دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش - ساری

فعالیتهای زیارتی عمره مفرده / کربلا وسوریه تحت نظارت سازمان حج وزیارت

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی حج ( دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش – کدکارگزار : 70197 - 09112556848 ) ، جایگاه و فرصتی است برای پاکسازی روح و تحقق آرزوها. از رمی جمرات تا قربانی کردن، هر آیین در این عرصه معنوی به حاجی یادآوری می‌کند که چگونه می‌تواند به طهارت و نزدیکی به خداوند دست یابد و از بندهای گناه رها شود.

منا؛ سرزمین تحقق آرزوهاست نه آرزو کردن

امام رضا (ع) فرمود: به مِنا، مِنا گفته‌اند زیرا جبرئیل در آنجا به ابراهیم (ع) گفت: هرچه مى‌خواهى از خداوند تمنّا کن

حضرت ابراهیم (ع) از خدا خواست به جای اسماعیل، قوچی را فدیه کند و خدا درخواست او را اجابت کرد و ابراهیم قوچ را به عنوان قربانی سر برید

امام سجاد(ع) فرمود: اى شبلى! سِرّ و راز رفتن به مکه آن است که انسان وقتى به سرزمین منا پا گذاشت، بفهمد به آرزوهاى خود رسیده است

رمى جمرات؛ یعنی رمى هر شیطان و شیطنت، یعنی من هر شیطان و شیطنتى را رمى کردم

امام صادق (ع) فرمود: حج‌گزار چون جمرات را رمى مى کند، از گناهانش پیراسته می‌شود. قربانى؛ یعنی بریدن حنجره حرص، آز و طمع

سِرّ و راز تراشیدن سر، این است که انسان هرگونه غرور، کبر، نخوت و مَنیّت را از سرش به در کند و خود را از هر معصیت تطهیر و تنظیف کند

امام صادق (ع) فرمود: چون مردم در منى در جایگاه خود قرار گرفتند، از سوى خداوند منادى ندا مى‌دهد که اگر مى خواستید من راضى شوم، راضى شدم

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۴۰۴/۰۲/۲۹ساعت 11:36  توسط علی اصغرباقری  | 

گنبد خضرا نگین مدینه النبی است. جایی که سایه انداخته بر پیکر مردی که تجسم رحمت و عبودیت خداست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج ( دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش – کدکارگزار : 70197 - 09112556848 ) ، گنبد خضرا نگین مدینه النبی است. جایی که سایه انداخته بر پیکر مردی که تجسم رحمت و عبودیت خداست. در زیر این گنبد، پیامبری آرمیده است که نور هدایتش، جهانی را روشن کرده است.
این گنبد، نه فقط یک بنای تاریخی، بلکه مکانی است برای تجدید میثاق با پیامبر (ص) و تجدید ایمان به خداوند.
هر زائری که چشم به این گنبد سبز میدوزد دلش پر از آرامش و عظمت و شکوه اسلام است.
کدام دل مشتاق است که آرزوی دیدارش را ندارد؟
در کنار این بارگاه که مکانی تاریخی و‌ معنوی است می توان عهدی تازه بست با رسول خدا(ص). پیکانی که آغازگر یک زندگی روشن خواهد بود.
گنبد خضرا، در طول قرن‌ها، شاهد راز و نیازهای عاشقان و سیر و سلوک عارفان بوده است که همچون چتری سبز، زائران را در پناه خود می‌گیرد و به آن‌ها احساس امنیت و آرامش می‌دهد.
این گنبد، در مسجد نبوی، همچون چراغی روشن، راهنمای دل‌های مشتاق و یادآوری از حضور دائمی خداوند است.

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ساعت 7:29  توسط علی اصغرباقری  | 

در مدینه که قدمگاه رسول خداست، تاریخ وقایع تلخ و شیرین زیادی را در آنجا به خود دیده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج ( دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش – کدکارگزار : 70197 - 09112556848 ) ، وارد سرزمین حجاز که می شوی، شهری قرار دارد که خاکش شاهد حضور جبرائیل بوده و لحظه هایی که به رسول خدا(ص) وحی شده و آیات قرآن نازل می شد.
مدینه، همانجایی است که پناهگاه هر دل دردمند و بی قرار است. جایی که مشتاقان حقیقت را دریافت می کنند و در هوایی روحانی نفس می‌کشند.
گاهی دلت می خواهد خاکش را طوطیای چشمت کنی زیرا می دانی قدمگاه محبوب ترین خلق خدا بوده است. مردی که نور بود در ظلمت جهل جهان.
مدینه یعنی مسجد النبی، تکه ای از بهشت که خدا به فرزندان آدم ارزانی داشته است تا آرامشی حقیقی را تجربه کنند.
مدینه یعنی قبرستان بقیع، آرامگاه پاکان و تجسم غربت اهل بیت (ع) که دل هر زائری را به درد می آورد.
مدینه شهر پیامبر (ص) است. شهر ایمان و معنویت، شهری که تاریخ شاهد وقایع تلخ و‌شیرین زیادی در آن بوده است.
شاید به همین دلیل است که هر مسلمانی آرزوی رفتن به آنجا را دارد و عشق و ایمان تا قیامت اینجا پایان نخواهد یافت.

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ساعت 7:25  توسط علی اصغرباقری  | 

رازهایی درباره مدینة النبی(ص)
۳. نام‌های شهر مدینه: • قبل از هجرت پیامبر(ص)، مدینه فقط یک نام داشت: یثرب. • یثرب پس از هجرت پیامبر(ص)، به ۹۴ نام دیگر شهرت یافت که هر کدام بیانگر یکی از کمالات این شهر است. • برخی از نام‌های مشهور و پرکاربرد مدینه عبارتند از: مدینة الرسول، مدینة النبی، دارالسلام، المبارکه، الطیبه، سیدالبلدان و ارض الهجره. نکته:«مدینه منوره» نامی خودساخته است که سابقه‌ای در صدر اسلام ندارد و حتی در زمان ائمه معصومین(ع) نیز استعمال نمی‌شده است.

رازهایی درباره مدینة النبی(ص)۴. هجرت پیامبر(ص) به مدینه: • پیامبر(ص) در سن ۵۳ سالگی و 13 سال پس از بعثت، به دستور خداوند از مکه به مدینه هجرت کرد. • در شب هجرت، امیرالمؤمنین(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابید. • پیامبر(ص) سه روز در غار ثور پنهان شد و خداوند با فرستادن عنکبوت و کبوتر، ایشان را از شرّ مشرکان حفظ کرد. • حضرت در اول ربیع‌الاول وارد غار ثور شد و در چهارم ربیع‌الاول به سمت مدینه حرکت کرد و هشت روز بعد در دوازدهم ربیع‌الاول دوشنبه به روستای قبا رسید. • پیامبر برای حفظ جان خود از مشرکین، مسیر مکه تا مدینه را شبانه طی می‌کرد.۵. مسجد قُبا: • اولین مسجدی که پس از رسالت پیامبر ساخته شد، مسجد قبا است. این مسجد در محله قبا واقع شده و به همین دلیل به این نام خوانده می‌شود. • به‌دلیل اینکه سازندگان این مسجد با تقوا و اخلاص آن را بنا کردند، به «مسجد التقوی» نیز معروف است. • نماز خواندن در مسجد قبا، ثواب عمره دارد.

دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش ساری ، مجری فعالیتهای زیارتی به :

عمره مفرده ، عتبات عالیات عراق ( نجف اشرف ، کربلای معلی ، کاظمین و سامراء ) بارعایت قوانین و مقررات سازمان حج وزیارت

نشانی : بلوارکشاورز ، نرسیده به مهدشت ، روبروی پمپ بنزین کوچک پور - 09112556848

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ساعت 7:14  توسط علی اصغرباقری  | 

رازهایی درباره مدینة النبی(ص)
۲. عظمت زیارت رسول خدا(ص): • در روز قیامت، بسیاری از مردم آرزو می‌کنند که ای کاش در دنیا بیشتر با پیامبر(ص) آشنا بودند و از ایشان پیروی می‌کردند. • پیامبر(ص) در قیامت مقام بسیار بالایی دارند و خداوند به ایشان مقام و منزلتی می‌دهد که راضی شوند. • پیامبر(ص) فرمود: هر کس ایشان را در زمان حیات یا پس از آن زیارت کند، بر گردن ایشان حقی پیدا می‌کند که در روز قیامت به زیارت او بیایند و او را از گناهانش خلاص کنند. • امام صادق(ع) فرمود کنار قبر پیامبر فرشته‌ای به نام "زهلیل" وجود دارد که اسامی زائران را به پیامبر می‌رساند. برای این‌که اسم شما توسط این فرشته به پیامبر برسد، باید به ایشان سلام بفرستید. • خداوند به پیامبر(ص) دستور داده است که به زائرانی که به آیات الهی ایمان دارند، سلام کند.

دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش ساری ، مجری فعالیتهای زیارتی به :

عمره مفرده ، عتبات عالیات عراق ( نجف اشرف ، کربلای معلی ، کاظمین و سامراء ) بارعایت قوانین و مقررات سازمان حج وزیارت

نشانی : بلوارکشاورز ، نرسیده به مهدشت ، روبروی پمپ بنزین کوچک پور - 09112556848

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ساعت 7:13  توسط علی اصغرباقری  | 

رازهایی درباره مدینة النبی(ص)
۱. عظمت شهر مدینه : • خداوند در قرآن ۱۱۸ قسم یاد کرده است که یکی از این قسم‌ها به شهر مدینه اشاره دارد.• پیامبر(ص) فرمود منظور از "والتین" در قرآن، مدینه است.• بیشترین حجم آیات قرآن، در مدینه نازل شده است.• سوره بقره که حجیم‌ترین سوره قرآن است، در مدینه نازل شده است.• آیةالکرسی و آیات «آمن الرسول» نیز در مدینه نازل شده‌اند.• جبرئیل(ع) ۶۰ هزار بار محضر پیامبر(ص) رسیده است و بیشترین این حضور در مدینه بوده است.• از ۱۴ معصوم، ۱۰ معصوم در مدینه متولد شده‌اند و ۶ معصوم در این شهر دفن شده‌اند. این ۱۰ معصوم از امام حسن مجتبی(ع) تا امام حسن عسکری(ع) هستند.

دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش ساری ، مجری فعالیتهای زیارتی به :

عمره مفرده ، عتبات عالیات عراق ( نجف اشرف ، کربلای معلی ، کاظمین و سامراء ) بارعایت قوانین و مقررات سازمان حج وزیارت

نشانی : بلوارکشاورز ، نرسیده به مهدشت ، روبروی پمپ بنزین کوچک پور - 09112556848

+ نوشته شده در  شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۴ساعت 7:11  توسط علی اصغرباقری  | 

1. كليات

كوه ثَور به ارتفاع 759 متر از سطح دريا در جنوب مكه و در سه كيلومتري مسجدالحرام و روبه‌روي كوه نور و غار حراء قرار دارد. اين كوه از سنگ‌هايي به رنگ‌هاي طلايي، نقره‌اي و زغالي تشكيل شده است.

2. فضيلت

كوه ثَور از مكان‌هاي استجابت دعا به ويژه هنگام ظهر دانسته شده است و نماز خواندن در غارثَور استحباب دارد. شيخ مرتضي انصاري، دانشور گرانقدر شيعي، در مناسك خود دعايي ويژه قرائت در كوهثَورآورده است.

3. وجه تسميه

گويا نام اصلي آن اطحل (خاكستري) بوده است. ثَور بن عبدمنات در دامنه اين كوه تولد يافت و از آن هنگام، اين مكان به ثَور اطحل مشهور شد. بعدها نام ثَور بر آن غلبه يافت. از اين كوه با نام ابوثور نيز ياد شده است. ممكن است شباهت منظر جنوبي آن به گاو (ثور) يا سكونت گروهي به نام بني‌ثور در اين كوه و مناطق پيرامون آن دليل اين نام‌گذاري باشد.

4. پيامبر و كوه ثور

اهميت كوه ثَوراز اين رو است كه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم هنگام هجرت به يثرب در غاري بر بالاي اين كوه، سه روز پنهان شد. ايشان با آگاهي از تصميم مشركان براي قتل خويش، حضرت علي عليه السلام را در رختخواب خود گزارد و راهي يثرب گشت. ايشان همراه ابوبكر با راهنمايي جبرئيل براي فريب مشركان به سوي كوه ثَور در جهت مخالف مسير يثرب رفت و در غارثَور پنهان شد.

مشركان با بهره‌گيري از متخصصان رديابي همچون كُرز بن علقمه، به تعقيب ايشان پرداختند و ردّ پا را تا دهانه غارثَور پي گرفتند. تخم‌‌گذاري پرندگان، تنيده شدن تار عنكبوت يا روييدن گياهي كم‌دوام بر در غار، مشركان را از يافتن پيامبر نا اميد كرد. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم پس از اقامتي سه روزه در اين غار راهي يثرب شد. گويا تردد در مسيري كه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم هنگام هجرت براي صعود به كوه انتخاب كرده بود، مشكل بود و از اين رو، پاهاي ايشان هنگام صعود دچار خونريزي شده بود.

5. غار ثور

بر فراز كوه، دو غار نزديك به هم وجود دارد كه هر دو مخفي‌گاه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم هنگام هجرت به يثرب شمرده شده‌اند. با توجه به همراهي ابوبكر و نيز عامر بن فهيره، راهنماي مسير، با ايشان، مي‌توان گفت غارِ گسترده‌تر، جايگاه اختفا بوده است. طول و عرض اين غار 5/3 متر مربع و ارتفاع آن 30/1 متر است. آيه 40 توبه كه در آن، خداوند از ياري پيامبر و همراهش گزارش مي‌دهد، به اين رويداد و غار اشاره دارد.

5.1. ورودي غار ثور

كردي (م.1400ق.) با اشاره به عبارتي از قاموس المحيط و نيز روايت ابوبكر از اقامت در غار، مدعي شده است كه ورودي غار در دوره پيامبر در بخش بالاي آن بوده و ورودي‌هاي كنوني بعدها ايجاد شده است.

ابن جبير (م.612ق.) از دو ورودي براي غار ياد كرده كه يكي از آن‌ها فراخ‌تر بوده و مردم بيشتر از آن وارد غار مي‌شدند. بر پايه اين گزارش، گويا در اين دوره‌ها براي دسترسي آسان زائران به غار، ورودي دوم ايجاد شد؛ زيرا دهانه اصلي غار كه در سمت قبله قرار داشت، بسيار تنگ بود و عبور از آن، مهارتي خاص مي‌طلبيد.

به سال 800ق. ورودي اصلي غار با تراشيدن سنگ‌ها به سبب به تنگنا افتادن شخصي در آن، اندكي گسترش يافت. به سال 810ق. يا كمي بيش از آن، امير تغري برمش تركماني مسؤول پخش صدقات در حرمين از سوي مملوكيان، اين ورودي را به سبب به تنگنا افتادن مردم هنگام ورود به آن، بست. پيشواي حنفيان مكه، محمد خوارزمي مشهور به معيد، از اين كار انتقاد كرد و خواستار بازگشايي غار و توبه وي شد. حسام السلطنه در سفر حج خويش به سال 1379ق. از وجود درختي در برابر غار ياد كرده است.

5.2. پندارهاي غلط

ناتواني در ورود به غار، مايه پيدايش پندارهاي نادرست در باره ورود به آن گشته بود و افرادي كه موفق به ورود نمي‌شدند، در معرض اتهام قرار مي‌گرفتند. به همين سبب و نيز براي آساني رفت و آمد بازديدكنندگان، شريف عون الرفيق (حك: 1299ق.) امير مكه دستور داد تا ورودي غار گسترش يابد.

6. مسلمانان و كوه ثور

غار ثور همواره مورد توجه مسلمانان بوده و افراد بسيار در دوره‌هاي گوناگون براي ديدن آن از كوه بالا مي‌رفتند. گويا در سده 14ق. رسم بر اين بوده كه مردم مكه، شنبه‌ها و باقي‌مانده مردم در ديگر روزها از اين كوه بازديد مي‌كردند. در همان هنگام، براي راهنمايي بازديدكنندگان، نشانه‌هايي سنگي در مسير و بالاي كوه نهاده بودند.

7. فعاليت­هاي عمراني

عثمان پاشا نوري، حكمران حجاز، به سال 1299ق. و اسماعيل حقي پاشا، حكمران حجاز، و شيخ الحرمين به سال 1307ق. كوشش‌هاي عمراني در مسير كوه ثَورانجام دادند تا صعود به آن آسان‌تر شود. آن‌ها راه را به صورت پلكاني مارپيچ در آورده بودند.

8. در حال حاضر

امروزه با گسترش شهر، كوه ثَوردر ميان چند خيابان با نام خيابان ثور، جاده طائف و جاده كُدي قرار گرفته استو راه‌هاي متعدد براي بالا رفتن و پايين آمدن از كوه وجود دارد. سعودي‌ها به تقدس اين مكان باور ندارند و از اين رو، امكاناتي خاص براي بازديدكنندگان بي‌شمار آن فراهم نكرده‌اند.

9. كوهي در شمال مدينه و حد حرم

9.1. موقعيت و كليات

ثور نام كوهي كوچك و خيمه‌مانند، نزديك كوه احد در شمال مدينه در هشت كيلومتري مسجدالنبي است. شباهت شكل اين كوه با گاو نر، دليل اين نام‌گذاري دانسته شده است. اين كوه كم‌ارتفاع و تپه‌مانند، زميني به شعاع 250 متر را در برگرفته است. كوهثَوراز سمت جنوب و غرب به دامنه‌هاي كوه احد متصل است؛ ولي رنگ و شكلي متمايز دارد. كوه‌هاي وعيره در شمال آن قرار دارند. امروزه جهت شرقي آن با زميني كه به مجتمع مسكوني نيروهاي نظامي منتهي مي‌شود، محدود شده است. قسمت‌هاي فرازين كوه با صخره‌هايي گرانيتي به رنگ سرخ مايل به سياه پوشيده شده‌اند. به جهت شكل طبيعي آن، غار و چشمه‌هاي طبيعي در آن وجود ندارد و هنگام ريزش باران، آب شتابان از همه سوي آن به سوي پايين جاري مي‌شود. در مجاورت دامنه جنوبي آن و نزديك كوه احد، چراگاه‌هايي وجود دارد كه آب آن از بارش‌هاي جاري شده بر اين كوه و نيز كوه احد تأمين مي‌شود.

9.2. در كلام پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم

بر پايه حديثي از پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم ميان كوه‌هاي عَير در جنوب و ثَور در شمال، حرم مدينه دانسته شده است.

9.3. از منظر تاريخ نگاران

برخي از تاريخ‌نگاران و جغرافي‌شناسان نخستين، به دليل شناخت نداشتن از منطقه، وجود كوهي به اين نام را در مدينه منكر شده و نام آن در روايت ياد شده را برآمده از تصحيف دانسته‌اند. بعضي لفظ ثَور در روايت را به كوه ثَور در مكه تطبيق داده و منظور از حديث را الحاق شهر مدينه به مكه به جهتِ حرم بودن دانسته‌اند. گروهي ديگر ويژگي‌هاي جغرافيايي كوه ياد شده در حديث را بر كوهي به نام تَيأَب يا خُزان در شش كيلومتري مسجد نبوي تطبيق كرده‌اند و باور دارند كه كوه ثَور در جايي ديگر در مسير مزارع الخليل در جهت شمالي مدينه قرار دارد.

فيروزآبادي (م.817ق.) و ابن حجر عسقلاني (م.852ق.) موقعيت اين كوه را در مدينه تثبيت نموده‌اند. مدينه‌شناساني چون مطري (م.741ق.) و سمهودي (م.911ق.) به وجود كوهي بدين نام در مدينه تصريح كرده‌اند.

9.4. حد شمالي حرم مدينه

براي زدودن ابهام و تعيين موقعيت دقيق حرم مدني از سوي حكومت سعودي به سال 1378ق. كميته تخصصي تشكيل شد و حدود حرم مدني را تعيين كرد. بر پايه تحقيق اين كميته، حد شمالي حرم مدني همان كوه ثَور نزديك احد است.

10. منابع جهت مطالعه بيشتر

  1. تاريخ معالم المدينة قديماً و حديثاً
  2. تاريخ مكه، احمد السباعي
  3. آثار اسلامى مكه و مدينه
  4. التاريخ القويم لمكه و بيت الله الكريم
  5. افاده الانام
  6. تاريخ و آثار اسلامى مكه و مدينه
+ نوشته شده در  جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۱۶ساعت 11:17  توسط علی اصغرباقری  | 

فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ‏
۱. كليات
عرفات، نام صحرايى است وسيع و هموار با مساحت حدود ۱۸ كيلومتر مربع، كه در ۲۲ كيلومترى جنوب شرقى مكّه (ميان ثويه و عُرَنَه، نَمِرَه تا ذِى المجاز) اندكى متمايل به جنوب، در ميان راه طائف و مكه قرار دارد. طول تقريبى اين صحرا، ۱۲ و عرض آن ۵/ ۶ كيلومتر است. بنابراين، بخش بسيارى از آن، از حرم خارج است. اين منطقه به وسيله كوه‏ هايى كه به شكل نيم دايره در اطرافش قرار دارد، مشخص شده است. اين دشت نسبتاً هموار، دو نقطه مهم دارد:
الف: جبل‏ الرحمه، كوهى سنگى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در حجّة الوداع برآن ايستاد و دعا كرد.
ب: مسجد نمره، در محلّ خيمه‏ اى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در همان سفر برپا ساخت.
گفتني است در ميان مشاعر، تنها عرفات بيرون حرم واقع شده است.
۲. موقعيت
عرفات در خارج از محدوده حرم است و وقوف در آن؛ يعنى بيرون رفتن حاجى از محدوده حرم و بازگشت به درون حرم تفسير شده است. در ادوار مختلف تاريخى و تا به امروز اطراف عرفات را با علائم و تابلو به طور دقيق مشخص كرده‏اند.
۳. حدود عرفات‏
اگر منطقه عرفات را به صورت كمانى در نظر بگيريم، اطراف قوس اين كمان را رشته كوه هايى فرا گرفته است كه وتر آن وادى عُرَنَه است.
عرفات از طرف شمال شرقى محدود است به كوه اسمر كه آن را «جبل سَعْد» نيز مى‏گويند، و از مشرق به كوه أشهب كه آن را «مِلْحه» نيز خوانند و ارتفاعش از قبلى كمتر است، و از جنوب به سلسله كوهى كه مرتفع‏ترين آن را «ام الرضوم» نامند، از قسمت شمال غربى و مغرب نيز محدود است به وادى عرنه. كه تمامى اين مناطق از آن قريش بوده است.
۴. عرفات در لغت‏
عَرَفاتْ، از ريشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته راغب: بيانگر شناخت آثار اشياء همراه با تفكّر و تدبّر است. اين كلمه اسمى مفرد است كه در لفظ به صورت جمع آمده، ليكن جمع‏ بسته نمى‏ شود. و شايد دليل آن تفكيك ‏ناپذيرى اماكن بوده، و با اين استعمال گوئى هر جزئى از اين سرزمين را عرفه دانسته ‏اند.
۵. علت نامگذاري
در نامگذارى آن به «عرفات» اقوال مختلفى است. بعضى آن را جمع عَرَفه و به معناى كوه و بلندى ذكر كرده ‏اند؛ بعضى نيز از عرفان، معرفت و شناخت دانسته ‏اند و براى چنين نامگذارى نيز ريشه‏ هاى تاريخى قائل شده‏ اند. درباره نام‏گذارى اين منطقه به عرفات، موارد ذيل قابل اشاره هستند:
۱. وقتى جبرئيل امين مراسم حج را به آدم عليه السلام يا به ابراهيم خليل عليه السلام آموخت، در پايان‏ به او گفت: عَرَفْت؟ آيا شناختى؟
۲. آدم و حوّا، در اين منطقه يكديگر را شناختند (/ تَعارَفا) و باز يافتند.
۳. عرفات از آن رو به اين نام شناخته شد كه مردم در آنجا به گناهان خود اعتراف مى‏ كنند. در روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه درباره نام‏گذارى عرفات فرمودند: جبرئيل در ظهر عرفه از ابراهيم عليه السلام پرسيد: اى ابراهيم! به گناهان خود اعتراف كن و مناسك را بشناس. عرفات را به خاطر اين سخن جبرئيل كه گفت: «اعْترف»؛ عرفات ناميدند.
۴. گروهى نيز گفته ‏اند، عرفات (به معناى آشنايى) به آن علت است كه حضرت ابراهيم عليه السلام در اين‏جا براى قربانى كردن اسماعيل عليه السلام خواب ديد و لذا نسبت به وظيفه‏ خود آشنا و عارف شد.
۵. برخى هم عرفه را به معناى كوه گرفته ‏اند.
۶. ديگرى گفته است: از آن جهت كه حاجيان در اين سرزمين با يكديگر آشنا مى ‏شوند، اين روز را روز «عرفه» و اين سرزمين را «عرفات» نام نهاده‏ اند.
۷. برخى را نيز عقيده بر آن است كه: چون يكى از معانى «عِرْف» صبر و بردبارى است و حاجيان براى رسيدن به عرفات و وقوف در آن رنج و زحمت فراوانى را متحمّل مى‏ شوند، بدين جهت اين مكان را عرفات ناميده‏ اند.
۶. فضيلت عرفات
در روايات، تأكيد زيادى بر بخشش گناهانِ افراد حاضر در عرفات در روز عرفه شده است. امام على عليه السلام مى‏ گويد: به رسول خدا صلي الله عليه و آله گفته شد: كدام گروه از اهل عرفات، جرمشان بزرگتر است؟ حضرت فرمود: الَّذى يَنْصَرِفُ مِن عَرَفات و هُوَ يَظُنُّ أنَّه لم يُغْفَر له‏. كسى كه از عرفات بر مى‏ گردد و گمان مى ‏برد كه بخشيده نشده است. امام صادق عليه السلام در شرح اين سخن فرمودند: مقصود كسى است كه از رحمت خداوند عزّوجل مأيوس است.
۷. در روايات
• پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «هنگامى كه مردم در عرفات وقوف‏ مى‏ كنند و حاجات خود را با گريه و زارى درخواست مى‏ كنند، خداوند نزد فرشتگان به اين مردم افتخار مى ‏كند و به فرشتگان خطاب مى‏كند: آيا نمى‏ بينيد كه بندگان من از راه هاى دور و غبار آلود به سوى من آمده‏ اند و مالشان را در راه من خرج كرده ‏اند و بدن‌ها را خسته كرده‏ اند؟ به عزت و جلالم سوگند گناهكاران شان را به نيكوكاران شان
مى‏ بخشم و آن‌ها را از گناه پاك مى‏ كنم، مانند روزى كه از مادر متولد شده ‏اند.»
• و فرمود: «آنگاه كه در عرفات وقوف كنى چنانچه گناهانت به تعداد شن هاى شنزار يا ستارگان آسمان يا قطرات باران باشد، خداوند آنها را خواهد بخشيد.»
• از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدند: چه كسى از اهل عرفات گناهش از همه بزرگتر است؟ حضرت فرمود: «كسى كه عرفات را درك كرده باشد و گمان كند خداوند او را نيامرزيده است.»
• امام سجاد عليه السلام در روز عرفه صداى سائلى را شنيد كه گدايى مى‏ كرد، به او فرمود: «واى بر تو، آيا در مثل چنين روزى از غير خدا سؤال مى‏ كنى؟ ! در حالى كه در اين روز براى بچه‏ هايى كه در شكم مادران هستند اميد سعادت و خوشبختى مى ‏رود!»
• امام باقر عليه السلام فرمود: «هيچ كس (چه نيكوكار و چه بدكار) در عرفات وقوف نمى ‏كند مگر اين كه خداوند دعايش را مستجاب مى‏كند. »
۸. افتخار خداوند به اهل عرفات‏
• پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند، بر اهل عرفات، نعمت داده است و به وسيله آنان، بر فرشتگان مباهات كرده، مى‏ فرمايد: «اى فرشتگان من! به بندگانم بنگريد. ژوليده و غبارآلود، از هر راه دورى، راه سپرده و آمده‏ اند. شما را گواه مى‏ گيرم كه دعايشان را مستجاب كرده، خواسته‏ شان را بر آورده ‏ام. خطاكارشان را به خاطرِ نيكوكارشان بخشيدم و به نيكوكارانشان، هرچه از من خواستند، عطا كردم، جز گناهانى را كه ميان خودشان دارند (حقّ الناس).
• پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: در هيچ روزى به اندازه روز عرفه، خداوند، بندگان را از آتش [دوزخ‏]، آزاد نمى‏ كند…»
۹. اهمّيت عرفات در حج‏
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: حج، عرفات است. حج، عرفات است. حج، عرفات است. روزهاى مِنا، سه روز است. (فَمَن تَعَجَّلَ فِى يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ؛ پس هر كه عجله كند در دو روز، پس گناهى بر او نيست و هر كه تأخير كند، گناهى بر او نيست). هركس پيش از طلوع فجر، عرفه را دريابد، حج را درك كرده است.
۱۰. وقوف در عرفات
خداوند سرزمين مقدس عرفات را، كه حوادث مهمى در طول تاريخ به خود ديده، براى ضيافت و پذيرايى از ميهمانان خود مقرر و سفره خاص انعام و اكرامش را در دامنه «جبل الرّحمه» گسترانيده و از عموم ميهمانان و زائران بيت‏ الله دعوت كرده تا در ساعت و روز معين، همه با هم، گرد خوان نعمت بى ‏دريغش بنشينند و از لطف و رحمت بيكرانش برخوردار شوند. اين وقوف از ظهر شرعى تا غروب آفتاب روز نهم ذى ‏حجه است و پس از آن مى‏ توان از عرفات به سوى مزدلفه خارج شد.
اهميت حضور در عرفات تا آنجاست كه گفته ‏اند: «الحجُّ عرفة» يا «الحَجُّ عرفات». اين وقوف يكى از اركان حج تمتّع است و در صورت تحقق نيافتن آن، حج محقق نمى ‏شود. اين تأكيد قدرى هم به خاطر تحريض قريش بر وقوف در عرفات بود؛ زيرا آنان كه خود را طايفه برگزيده مى‏ دانستند و به اصطلاح اهل حُمْس يا تشدّد در ديندارى و اهل حرم معرفى مى‏ كردند، خود را بى‏ نياز از وقوف در عرفات مى‏ ديدند. اين در حالى بود كه رسول ‏خدا صلي الله عليه و آله اين برخورد آنان را نادرست دانست و خود در حجّة الوداع، در عرفات وقوف كرد. اساس اين دستور نيز اين آيه كريمه قرآنى بود كه فرمود: (ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ…) آيه ياد شده در رد پندار كسانى نازل گرديد كه با خود برتر بينى و به بهانه ‏هاى واهى از وقوف در عرفات استنكاف مى‏ ورزيدند.
گفتنى است كه اهل ‏سنت علاوه بر عرفات، روز قبل از عرفه؛ يعنى روز ترويه (روز هشتم ذى ‏حجه) را در منا وقوف وبيتوته مى‏ كنند و سپس صبح روز نهم به سوى عرفات پياده مى ‏روند تا ظهر به عرفات برسند و آنگاه غروب از عرفات بار ديگر به سوى منا بر مى‏ گردند؛ اما شيعيان مستقيم از مكه به عرفات مى‏ روند تا ظهر شرعى در آنجا وقوف كنند.
۱۱. وقوف پيامبر صلى الله عليه و آله در عرفات‏
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روز عرفه در «نَمِرَه»، نزديكى عرفات، كنار سنگ بزرگى فرود مى‏ آمدند. اين سنگ، صخره‏اى در سمت راست عرفات بود. بعدها «مسجد نَمِرَه» را در مكان مورد نظر ساختند. محل وقوف رسول خدا صلى الله عليه و آله، همان محل وقوف حضرت ابراهيم عليه السلام بوده است. قبيله قريش در دوران جاهلى و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمى‏ كردند؛ زيرا معتقد بودند اهل حرم هستند و بايد بر خلاف ساير مردم در داخل حرم وقوف كنند؛ يعنى آنان خود را «حُمْس» مى‏ دانستند، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله كه خود از قريش بودند، همراه ساير مردم در عرفات وقوف مى‏ كردند. خداوند در قرآن كريم اين ارزش‏هاى جاهلى را مطرود دانسته و آنان را مأمور ساخت تا هرجا كه همه مسلمانان وقوف مى ‏كنند، وقوف داشته باشند. ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ…
صحراى با عظمت و مقدس عرفات در سال دهم هجرى شاهد آخرين حج پيامبر صلى الله عليه و آله (حَجّةالوداع) بود كه يكى از حوادث مهم در تاريخ اسلام است. خطبه مهم و تعيين كننده آن حضرت، كه به حق آن را «منشور حقوق بين ‏المللى اسلام» نام نهاده ‏اند، در تاريخ اسلام جايگاه ويژه‏ اى دارد. مشروح خطبه طولانى پيامبر صلى الله عليه و آله در تمامى منابع تاريخى آمده است. بعضى گفته‏ اند پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ اين خطبه بر فراز همان سنگى كه بعدها به صورت منبر ساخته شد، ايستاده بودند. برخى از محدّثان اهل سنت‏ معتقدند آيه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دِيناً به ‏هنگام وقوف پيامبر صلى الله عليه و آله در عرفه (حجّة الوداع) نازل شده‏ است؛ اما مفسّران شيعه نزول آن را در غدير خم، كه پيامبر صلى الله عليه و آله چند روز پس از وقوف در عرفه، در آنجا خطبه خواندند مى‏ دانند.
۱۲. مروري بر خطبه پيامبر در عرفات
روايت شده است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله خطبه حجّة الوداع را بر فراز اين كوه ايراد كرد. در گذشته مسجد كوچكى با نام «مسجد الصَّخَرات» در پايين كوه بوده كه‏ گفته‏ اند آنجا محل سخنرانى رسول خدا صلي الله عليه و آله بوده است. اين خطبه از اهميت بسيارى برخوردار بوده و حاوى چندين نكته مهم است؛ از جمله:
۱. لزوم رعايت حرمت مال و جان يكديگر.
۲. رعايت حرمت ماه‏ هاى حرام و از بين بردن تغييراتى كه در ماه ‏هاى سال براى جابجايى ماه‏هاى حرام انجام مى‏ دادند.
۳. بازگرداندن امانت مردم در نزد هر كسى كه هست.
۴. لغو ربا و طلب‏هاى رَبَوى.
۵. لغو حقوق مربوط به خون‏ هايى كه در جاهليت ريخته شده است.
۶. رعايت حقوق متقابل همسران به ويژه رعايت حقوق زنان از سوى مردان.
۱۳. مشروح خطبه پيامبر در عرفات‏
حضرت پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
• اى مردم! به سخنان من گوش دهيد، زيرا شايد پس از اين سال و در اين موقف، شما را نبينم.
• اى مردم، همانا خون و مال شما بر شما مردم تا روزى كه خدا را ملاقات كنيد حرام است، همچنانكه اين ماه كه شما در آن هستيد از ماه‌هاي حرام است و مسلّماً شما با خداى خود ملاقات مى‏ كنيد و او از كرده‏ هاى شما مى ‏پرسد و محققاً من به شما رسانيده ‏ام.
• هركه نزدش امانتى از ديگران است بايد به كسى كه وى را امين شمرده و (مالش را به وى سپرده است) بپردازد.
• همانا هرگونه ربايى ملغى است، منتهى رأس ‏المال شما متعلق به شما است كه نه ظلم كنيد و نه به شما ستم شود. خداوند مقرر داشته كه ربا نباشد.
• هر خونى كه در جاهليت ريخته شده ملغى است و اولين خونى را كه من ملغى قرار مى ‏دهم خون فرزند رِبِيعَة بن حَرْث بن عبدالمطلب (كه از خويشان من است) مى‏ باشد، چه اين كودك بين قبيله بنى‏ لَيْث شير مى ‏خورد كه قبيله هُذَيْل او را كشتند. بنابراين، اين اولين خونى است كه از دماء جاهليت، (كه در اجراى اين حكم) به آن آغاز مى‏ كنم.
• اما بعد؛ اى مردم، همانا شيطان ديگر از اينكه در ديار شما پرستش شود براى هميشه مأيوس شده، ليكن اگر در غير از موضوع پرستش نيز از او اطاعت شود راضى است، حتى از آن كارهايى كه شما كوچك مى ‏شماريد؛ بنابراين نسبت به دينتان از وى بپرهيزيد.
• اى مردم، همانا نسى‏ء موجب زيادى در كفر است كه بواسطه آن كافران درگمراهى قرار گرفته ‏اند. چه، آنان (ماه حج را) در سالى حلال و در سالى حرام به ‏حساب‏ مى‏ آورند تا سال مطابق تعداد ماه هايى شود كه خدا حرام كرده، و لذا آنچه را خدا حرام قرار داده حلال مى‏ كنند و آنچه را حلال ساخته حرام مى‏ شمارند. همانا زمان با دَوَران خود به هيئتى كه خداوند آسمانها و زمين را خلق فرمود درآمده، بنابراين تعداد ماه‌ها نزد خداوند دوازده ماه است كه چهار ماه آن حرام است: سه ماه متوالى و يك ماه رجب كه بين ماه جمادى ‏الآخر و رجب قرار گرفته است.
• اما بعد؛ اى مردم، همانا براى شما نسبت به همسرانتان حقّى است و براى آنها نسبت به شما نيز حقى است. اما حق شما بر آنان اين است كه: نبايد آنها سبب شوند كسى را كه شما كراهت داريد بر فرش شما پاى گذارد، نيز از حقوق شما است كه همسرانتان گرد فاحشه آشكار (زنا) نگردند كه اگر چنان كنند خداوند به شما اجازه داده از آنان در بستر دورى كنيد و حتى بزنيدشان اما نه بشدت، پس اگر ترك كنند، حق خوراك و پوشاك را به‏ طور متعارف دارند.
• نسبت به زنان وصيت به نيكى را قبول كنيد (با آنان رفتارى نيكو داشته باشيد) زيرا آنان مانند اسير شمايند كه چيزى را مالك نيستند و همانا شما آنان را چون امانتى از خدا در دست داريد و استفاده و استمتاع از آنها بواسطه حكم خدا بر شما حلال شده است. سخن مرا بينديشيد؛ زيرا من تبليغ رسالت كردم.
• همانا ميان شما چيزى گذاشتم كه اگر به آن متمسك شويد هيچگاه گمراه نمى‏ گرديد و آن چيز آشكار است؛ «كتاب‏ الله» و «سنت پيغمبر»
• اى مردم، سخن مرا بشنويد و درباره آن بينديشيد و حتماً بدانيد كه هر مسلمانى براى مسلمانان چون برادر است و آنان نيز برادر اويند، بنابراين براى هيچ كسى مال برادرش جز آنچه را به طيب نفس ببخشد حلال نيست، پس مبادا بر خود ظلم كنيد.
• خداوندا! آيا تبليغ كردم؟ مردم گفتند: آرى. حضرت فرمود: خدايا! شاهد باش».
۱۴. آداب رفتن به عرفات‏
• عبيد الله بن على حلبى: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: چرا به روز تَرْويه، ترويه مى‏ گويند؟ فرمود: «چون در عرفات، آب نبود و حجّاج براى آب نوشيدن، از مكّه آب‏ مى‏ آوردند و به همديگر مى‏ گفتند: « آب برداشتيد؟ آب برداشتيد؟ (تَرَوَّيتم؟ تَرَوَّيتم؟) ». از اين رو، آن روز، روز ترويه نام گرفت.
• امام صادق عليه السلام: روز ترويه را، ترويه ناميدند، چون جبرئيل عليه السلام در چنين روزى، نزد ابراهيم عليه السلام آمد و گفت: «اى ابراهيم! براى خود و خانواده‏ ات، آب بردار» و ميان مكّه و عرفات، آبى نبود. آن گاه [جبرئيل عليه السلام‏] به موقفِ عرفات رفت و به ابراهيم عليه السلام گفت: «اعتراف كن و با عبادات خويش، آشنا شو (إعترف و اعرف مناسكك) ». از اين رو، آن روز، «عرفه» ناميده شد. سپس به او گفت: «به مشعر نزديك شو (إزدلف إلى المشعر) ». به اين جهت، نام آن جا مُزدَلِفه شد.
۱۵. اسرار وقوف‏
• اميرمؤمنان امام‏ على عليه السلام درباره راز وقوف در عرفات فرمود: عرفات خارج از مرز حرم است و مهمان خدا بايد بيرون دروازه، آنقدر تضرّع كند تا لايق ورود حرم شود. از اين ‏رو شب و روز عرفه دعاهاى مخصوص دارد كه جزو فضايل برجسته و وظايف مهم روز عرفه است.
• اسرار وقوف در عرفات فراوان است. برخى از آنها كه در حديث شبلى‏ بدان اشاره شده است عبارت است از:
۱. حج‏ گزار با وقوفِ در عرفات بايد به معارف و علوم دينى واقف شده و از اسرار الهى نظام آفرينش باخبر شود و بداند كه خداى سبحان به همه نيازهاى او واقف و بر رفع همه آنها تواناست. از اين ‏رو امام ‏سجادعليه السلام به سائلى كه در روز عرفه گدايى مى‏ كرد، فرمود: واى بر تو! آيا در چنين روزى، دست نياز به سوى غيرخدا دراز مى‏ كنى؛ در چنين روزى براى كودكان در رحمْ اميد سعادت مى ‏رود؛ كسى كه در اين‏جا از خدا غيرخدا را طلب كند زيان كرده است. امام ‏سجاد عليه السلام كسانى را كه در چنين زمان و مكانى دست نياز به سوى ديگران دراز مى ‏كنند، بدترينِ انسان‏ها معرفى فرمود.
۲. حج ‏گزار بايد در آنجا بر اين نكته عارف شود كه خداوند به نهان و آشكار او و حتى آنچه براى خود او روشن نيست و به طور ناخودآگاه در زواياى روح او مى ‏گذرد آگاه است. انسان اگر بداند كه قلب او در مشهد و محضر حق است همان‏طور كه خود را به گناهان جوارحى نمى ‏آلايد گناه جوانحى نيز نمى‏ كند و قلب خود را از خاطرات آلوده تنزيه مى ‏كند.
۳. امام ‏سجاد عليه السلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم، خداى سبحان بر ملائكه افتخار مى ‏كند و مى ‏فرمايد: …به شما اجازه دادم تا سراير آنان را ببينيد. آنگاه ملائكه به اذن خداوند بر دل‏ها و اسرار نهان آنها آگاه مى‏ شوند.
فرشتگان تا حدودى از غيبْ باخبر و نسبت به بسيارى از مسائل ماوراى طبيعت آگاه‏ اند، ليكن پرده ‏پوشى و رحمت و لطف حق اجازه نمى‏ دهد حتى فرشتگان مأمور ثبت اعمال و خاطرات نيز بسيارى از اسرار انسان‏ها را بفهمند. اما در روز عرفه و عيد قربان ملائكه به اذن خداوند به نهان دل‏هاى زائران نظر كرده و مى‏ بينند كه قلب عده ‏اى از حج‏ گزاران بسيار سياه است و دودهاى سياه از آن بر مى‏ خيزد. خداوند به ملائكه مى ‏فرمايد: اينان كسانى هستند كه پيامبر را راستگو نمى ‏دانند (معاذالله) و در امورى مانند جانشينى اميرمؤمنان على عليه السلام مى‏ گويند: رسول‏ اكرم صلي الله عليه و آله از نزد خود اين كار را كرده است!
فرشتگان گروه ديگرى را مى ‏بينند كه دل‏هايشان بسيار نورانى است. خداوند سبحان مى ‏فرمايد: اين گروه، مطيع خدا و پيامبر او هستند. پيامبر را امين وحى مى‏ دانند و معتقدند كه او از نزد خود هيچ نگفته و در همه مسائل و احكام الهى و از آن جمله در امامت و رهبرى، سخنان و اقدام ‏هاى او طبق وحى بوده است.
راز اين نكته، اين است كه ولايت، سرّ همه اعمال است. مؤمنان راستين كه هم به سرّ ولايت مى‏ رسند و هم به اسرار حج، به صورت انسان واقعى در سرزمين عرفات و منا ظهور مى‏ كنند و خداى سبحان در مقام فعل، به آنان فخر مى‏كند.
البته آنچه در اين حديث شريف بيان شد، مسأله‏ اى تاريخى و از قبيلِ «قضيةٌ فى واقعةٍ» و منحصر به مراسم حج و روزهاى عرفه و عيد قربان نيست. اين صحنه هميشه وجود دارد، نهايت اينكه جلوه تام آن در حج ظهور كرده است.
۱۶. ادب حضور در عرفات
• پيامبرخدا صلى الله عليه و آله: همه جاى عرفات، موقف‏ است، پس ‏از دلِ عُرَنه بالاتر برويد.
• امام صادق عليه السلام: همه جاى عرفات، موقف است و بهترين جا براى وقوف، دامنه كوه است.
• امام صادق عليه السلام: در سمت چپ كوه وقوف كن، چرا كه پيامبر خدا در عرفات، در سمت چپ كوه، وقوف كرد و چون ايستاد، مردم به محلّ فرود آمدن شتر او هجوم آوردند و در اطراف آن، وقوف مى‏ كردند كه پيامبر صلى الله عليه و آله ناقه را دور كرد و آنان نيز چنين كردند. پس فرمود: «اى مردم! محلّ پاى شتر من، موقف نيست. همه اين منطقه، موقف است (و با دست، به موقف اشاره فرمود. در مُزدَلِفه نيز چنين كرد). پس هر جاى خالى‏ اى را ديدى، با خودت و وسايلت آن جا را پُر كن. خداوند دوست دارد كه اين جاهاى خالى پُر شود. از رفتن به بلندى‏‌ها دست بردار….
• امام صادق عليه السلام: وقوف در عرفات، بدون وضو شايسته نيست.
• كنز الفوائد: روايت شده است كه از امير مؤمنان، در باره وقوف در حِل (خارج حرم) در عرفات پرسيدند كه: چرا در حَرَم نيست؟ فرمود: «زيرا كعبه، اندرون خانه است و حرم، خود خانه. چون حجّاج، رو به خداى مى‏ آورند، آنان را در آستانه در نگه مى ‏دارد تا به درگاهش تضرّع كنند.
• مستحبّ است شام عرفه را با بنده آزاد كردن و صدقه دادن بجويى.
• امام صادق عليه السلام: چون خورشيد روز عرفه غروب كرد، بگو: «خدايا! اين وقوف را آخرين وقوفم در اين جا قرار مده و تا زنده ‏ام، روزى ام گردان و امروز، مرا رستگار، كامياب، مستجاب و آمرزيده، باز گردان، به بهترين چيزى كه هر يك از ميهمانانت و زائران خانه ‏ات باز مى‏ گردند. امروز، مرا از گرامى ‏ترين ميهمانانت قرار بده و بهترين خير، بركت، رحمت، رضوان و آمرزشى كه به آنان مى ‏دهى، به من هم عطا كن. بازگشتم را به خانواده و مالم، چه كم باشد، چه بسيار، مبارك گردان و به آنان هم نسبت به من، بركت بده».
پس چون كوچ كردى، آرام برو و آرامش داشته باش و تند رفتنى را كه بسيارى از مردم در اين كوه و دشت انجام مى‏ دهند، ترك كن.
• ابو يحيى زكريا موصلى-: از عبد صالح (امام كاظم عليه السلام) درباره مردى پرسيدم كه در موقف، وقوف كرده است و پيش از آن كه خدا را بخواند و دعايى كند، خبر مرگ پدر يا يكى از فرزندانش به او مى‏ رسد و او مشغول گريه و زارى شده، از دعا باز مى ‏ماند و سپس كوچ مى‏ كند. فرمود: «چيزى بر عهده ‏اش نيست. بد كرده است. از خداوند، آمرزش بخواهد؛ ولى اگر براى خدا شكيبايى كرده بود، هنگام كوچ از موقف عرفات، حَسَنات همه اهل موقف را هم با خود مى‏ بُرد، بى آن كه از حسنات آنان، چيزى كاسته شود.
۱۷. پاداش وقوف در عرفات‏
• پيامبر صلى الله عليه و آله در عرفات، وقوف كرد. نزديك غروب خورشيد، فرمود: «اى بلال! مردم را خاموش كن تا به سخنم گوش دهند». بلال، برخاست و گفت: به سخن پيامبر خدا، گوش فرا دهيد.
ايشان فرمود: «اى مردم! جبرئيل، هم ‏اينك نزد من آمد و از پروردگارم به من سلام رساند و گفت: خداوند عزوجل اهل عرفات و اهل مشعر را آمرزيد و بدهكارى ‏هاى آنان را تضمين نمود». عمر، برخاسته و گفت: اى پيامبر خدا! آيا اين، ويژه ماست؟ فرمود: «اين، براى شما و همه كسانى است كه پس از شما تا روز قيامت مى‏ آيند».
• پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هيچ مسلمانى نيست كه غروب عرفه در موقف عرفات، رو به قبله وقوف كند و صد بار بگويد: «معبودى جز خدا نيست، يكتا و بى‏شريك است، فرمان‏روايى و ستايش، از آنِ اوست و او بر هر چيزى تواناست» و سپس صد بار (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) را بخواند و سپس صد بار بگويد: «خدايا! آن گونه كه بر ابراهيم و خاندان ابراهيم، درود فرستادى، بر محمّد، درود فرست. همانا ستوده و شكوهمندى و بر ما نيز همراه آنان، درود فرست»، مگر آن كه خداى متعال مى‏ فرمايد: «فرشتگانم! پاداش اين بنده من چيست؟ مرا تسبيح گفت و تهليل كرد، تكبير گفت و بزرگ داشت، مرا شناخت و مرا ستود و بر پيامبرم درود فرستاد. اى فرشتگان من! گواه باشيد كه من، او را بخشودم و شفاعت او را در باره خودش پذيرفتم و اگر اين بنده ‏ام از من بخواهد، شفاعت او را در باره همه اهل عرفات، خواهم پذيرفت».
• پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: برخى از گناهان، جز در عرفات، بخشوده نمى‏ شود.
• امام كاظم عليه السلام - از پدرانش -: از پيامبر خدا پرسيده شد: چه كسى از اهل عرفات، جرمش بزرگ‏تر است؟ فرمود: «آن كه از عرفات، بر مى‏ گردد و مى‏ پندارد كه آمرزيده نشده است». امام صادق عليه السلام فرمود: «مقصود ايشان، كسى است كه از رحمت خداوند، مأيوس باشد».
• امام صادق عليه السلام: حج‏ گزار، بار سفرش و ضمانت آن بر خداست. هرگاه وارد مسجد الحرام شود، خداوند، دو فرشته بر او مى‏ گمارد كه طواف و نماز و سعى او را نگه دارند. شامگاه عرفه كه مى‏ شود، بر شانه راست او مى ‏زنند و به او مى‏ گويند: «فلانى! در آنچه گذشته است، كفايت شدى. ببين در آينده چگونه خواهى بود.
• سعيد بن يسار: امام صادق عليه السلام در يكى از غروب‏ها كه در مِنا بوديم، در حالى كه مرا به حج، تشويق و ترغيب مى ‏كرد، فرمود: «اى سعيد! هر بنده ‏اى كه خداوند به او روزى داده باشد و او از آن روزى، بردارد و خرج خود و خانواده ‏اش كند و سپس آنان را براى حج، بيرون آورد و در برابر تابش خورشيد قرار دهد، تا آن كه غروب عرفه آنان را به موقف آورد و استراحت كند، آيا نديده ‏اى شكاف‏هايى را در آن جا كه در آنها كسى نيست؟». گفتم: چرا، ديده‏ ام، فدايت شوم! فرمود: «خانواده خود را مى‏ آورد و با آنها، اين رخنه ‏ها و شكاف‏هاى كوه را پُر مى‏ كند. پس خداوند - تبارك و تعالى و بى شريك - مى ‏فرمايد: « به بنده ‏ام، از روزىِ خويش دادم. آن روزى را برداشت و خرج خود و خانواده ‏اش كرد. آن گاه، آنان را بيرون آورد. آنان را آورد تا با آنها اين جاهاى خالى را پُر كند، در پىِ آمرزش من. گناهش را مى ‏آمرزم و آنچه فكرش را مشغول ساخته، بر عهده مى‏ گيرم و روزى ‏اش‏ مى ‏دهم» ».
۱۸. عرفات، سرزمين دعا
نقش نيايش در وصول به رحمت بيكران الهى، با بيان امام‏ صادق عليه السلام كه فرمود: «الدُّعاءُ كَهْفُ الإجابَةِ كَما أنّ السَّحابَ كَهْفُ الْمَطَرَ» به ‏خوبى روشن است. طبق اين بيان نورانى همان‏طور كه ابر، قرارگاه باران است، دعا نيز قرارگاه اجابت است. به بيان ديگر، اجابت در درون دعاست، همان‏طور كه باران در نهاد ابر تعبيه شده است.
همه حالات زندگى براى نيايش مناسب است ليكن دوران پربار حج و حضور در مواقف آن، شكوه بيشترى براى دعا و تأثير فراوان‏ ترى براى نيايش دارد و چون دعا از ضمير صاف، مورد قبول است و احرام و آهنگ كعبه آزاد و پاك، در تصفيه ضمير تأثيرى به ‏سزا دارد، نيايش در حج و دعا در مواقف آن بهترين اثرها را به همراه خواهد داشت. از اين‏رو براى هر برنامه از مناسك حج، دستور ويژه‏ اى در مورد نيايش داده شده است و عمده آن دعاى عرفه در صحراى عرفات است.
روز عرفه روز دعا و نيايش است و اگرچه روزه آن روز مستحب است ليكن اگر روزه گرفتن موجب ضعف شود، آن‏گونه كه انسان نتواند دعاهاى اين روز را بخواند، خواندن دعا بر روزه گرفتن مقدم است. روايات فراوانى درباره اعمال روز عرفه و هنگام وقوف در عرفات، به ‏ويژه كيفيت دعا در آن موقف نقل شده كه بخشى از آنها در خصوص دعاهاى آن روز، و بخشى نيز در اهتمام و ترغيب به دعا كردن به ديگران است، به ‏گونه‏اى كه برخى شاگردان اهل ‏بيت عصمت و طهارت عليهم السلام همه همّ خود را در آن سرزمين كه دعاها در آن مستجاب است، صرف دعا براى غير مى ‏كردند.
على بن ابراهيم در اين ‏باره از پدرش نقل كرده كه گفت: عبدالله بن جندب را در عرفات ديدم كه زمانى طولانى دست به سوى آسمان بلند كرده، سيلاب اشك از گونه‏ هايش بر زمين سرازير بود، به گونه ‏اى كه من شخص ديگرى را اين‏ چنين در حال مناجات نديدم. هنگامى كه مردم از عرفات عازم مشعر بودند به او گفتم: سى را بهتر از تو در حال نيايش نديدم. عبدالله گفت: به خدا سوگند در آن حال فقط برادرانم را دعا مى‏ كردم؛ زيرا از امام‏ كاظم عليه السلام شنيدم كه فرمود: كسى كه به دور از چشم برادر (ايمانى‏ اش) در حق وى دعا كند از جانب عرش ندا داده مى‏ شود كه صدهزار برابر آنچه براى او خواستى نصيب تو خواهد شد؛ «مَنْ دَعا لأخيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ نُودِىَ مِنَ الْعَرْشِ: وَلَكَ مِأةُ ألْفِ ضِعْفٍ مِثْلهِ». پس شايسته نبود كه من صدهزار برابر دعا مستجاب را به خاطر يك دعا كه برآورده شدنش معلوم نيست واگذارم.
۱۸. ۱. دعا و راز و نياز اهل بيت در عرفات
• پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هركس شامگاه عرفه اين دعا را بخواند، تا وقتى كه دعوت به گناه يا قطع رحِم نكند، دعايش مستجاب است: «منزّه است خدايى كه عرش او در آسمان است! منزّه است خدايى كه قدمگاهش در زمين است! منزّه است آن كه راهش در درياست! منزّه است خدايى كه حكم و قضاى او در گوره است! منزّه است آن كه رحمتش در بهشت است! منزّه است آن كه فرمان‏رواي ى‏اش در دوزخ است! منزّه است آن كه آسايش جنبندگان‏ بهره‏ گيرى از هوا است! منزّه است آن كه آسمان را بر افراشت! منزّه است آن كه زمين را گسترد! منزّه است آن كه از او جز به سوى او، راه نجاتى نيست!».
• امام صادق عليه السلام: پيامبر خدا، در عرفات وقوف كرد. همين كه خورشيد خواست غروب كند، قبل از غروب، چنين دعا كرد: «خدايا! از فقر، پراكندگى كار و از شرّ آنچه در شب و روز پيش مى‏ آيد، به تو پناه مى‏ برم. ظلمم را به پناه عفو تو آورده‏ ام و بيمم را به پناه امان تو. خوارى‏ ام را پناهنده عزّت تو ساخته‏ ام و چهره فانى‏ ام را در پناه ذاتِ باقى تو قرار داده‏ ام. اى بهترين كسى كه از او مى‏ خواهند! اى بهترين كسى كه مى‏ بخشد! جامه رحمت و عافيتت را بر من بپوشان و شرّ همه آفريده‏ هايت را از من بگردان».
• امام صادق عليه السلام: هر گاه صبح به طرف عرفات رفتى، در حال رفتن، بگو: «خدايا! رو به تو آورده و بر تو اعتماد كرده‏ ام و تو را طلبيده‏ ام. از تو مى‏ خواهم كه كوچ مرا مبارك گردانى، حاجتم را بر آورى و مرا از كسانى قرار دهى كه امروز به آنها، بر برتر از من، مباهات مى‏ كنى». سپس لبّيك مى‏ گويى، در حالى كه رو به عرفات مى‏ روى.
• امام صادق عليه السلام: مردم در عرفات وقوف مى‏ كنند، دعا مى‏ كنند، رغبت نشان مى‏ دهند و تا مى‏ توانند، از فضل و رحمت الهى مسئلت مى‏ كنند، تا آن كه خورشيد، غروب كند.
• ابو بلال مكّى: امام صادق عليه السلام را در عرفات ديدم كه پنجاه هسته‏ آورده بود و با سوره (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ)، نماز مى‏ خواند. صد ركعت نماز، با (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) خواند و با «آية الكرسى» به پايان بُرد. گفتم: فدايت شوم! هيچ يك از شما را نديده‏ ام كه اين جا اين نماز را بخواند. فرمود: «در اين مكان، هيچ پيامبر يا وصىّ پيامبرى حضور نيافته، مگر اين كه اين نماز را خوانده است».
• امام صادق عليه السلام: نماز را زود مى‏ خوانى و بين دو نماز، جمع مى‏ كنى تا دلت براى دعا، فارغ و آسوده باشد؛ چرا كه آن روز، روز دعا و خواستن است. با آرامش و وقار، به موقف بيا، خدا را ستايش و تمجيد كن و «لا إله إلّاالله» بگو و لبّيك و ثنايش گو و صد بار «الله أكبر»، «الحمد لله» و «سبحان الله» بگو، صد بار (قل هو الله) بخوان و هرچه مى‏ خواهى، دعا بخوان و بكوش، كه آن روز، روز نيايش و دعاست، و از شيطان رانده شده به خداوند پناه ببر؛ زيرا محبوب‏ترين جا نزد شيطان براى غافل ساختن تو، همان مكان‏ است.
از اين كه مشغول تماشاى مردم شوى بپرهيز، به خودت بپرداز و از خواسته ‏هايت، اين باشد: «بار خدايا! من، بنده توام. مرا از بى بهره ‏ترين ميهمانانت قرار مده و بر آمدنم به سوى تو از راهى دراز، رحم كن». و نيز در گفته‏ هايت اين باشد: «خدايا! اى پروردگار همه عبادتگاه‏ها! از آتش [دوزخ‏] رهايى ‏ام ده، رزقم را وسعت بخش و شرّ فاسقانِ جنّ و انس را از من، دور كن».
و مى‏ گويى: «خدايا! با من به مكر و خدعه، رفتار مكن و به تدريج، مرا كيفر مده».
و مى‏ گويى: «خدايا! تو را به نيرو و بخشش و بزرگوارى و منّت و احسانت تو را مى‏ خوانم، اى شنواترينِ شنوندگان، و اى بيناترينِ بينندگان، و اى سريع‏ترينِ حسابگران، و اى مهربان‏ترين مهربانان، كه بر پيامبر و دودمان او درود فرستى و با من چنين كنى! (حاجت‏هايت را مى‏ خواهى) ».
و نيز در حالى كه سرت را به آسمان بلند كرده‏ اى، مى‏ گويى: «خدايا، حاجتم به درگاه تو، حاجتى كه اگر عطا كنى، ردّ حاجت‏ هاى ديگرم بى‏ زيان است و اگر روا نكنى، بر آوردن حاجت‏هاى ديگرم بى فايده است. اين است كه از تو، رهايى از دوزخ را مى ‏خواهم». .
۱۸. ۲. دعاى عرفه امام‏ حسين عليه السلام
دعاهاى خاص حج آكنده از بركات زمانى و مكانى و غير آن است. بهترين نيايشى كه جنبه سياسى عبادى حج و زيارت را به خوبى تبيين مى‏ كند، دعاى عرفه سيدِ شاهدانِ كوى شهود و شهادت، حضرت حسين‏ بن على است؛ زيرا حضرتش در اين دعا هم دستور كفرستيزى و راه طاغوت ‏زدايى و رسم سلحشورى و سنّت سركوبى جنايتكاران را ارائه مى‏ كند و هم ستايش حكومت اسلامى و تقدير دولت مكتبى و ظهور ولايت الهى را نشان مى ‏دهد و هم تجلى هستى ذات اقدس خداوند و ظهور گسترده و همه ‏جانبه آن ذات مقدس و خفاى هرچه غير اوست در پرتو نور او، و پى بردن به او از خود او و به غير او بها ندادن و غير او را به او شناختن و ذاتش را عين شهود و مستغنى از استشهاد دانستن را تفهيم مى‏ كند.
۱۹. حضور امام‏ زمان عليه السلام در حجّ‏
وجود مبارك حضرت بقيه الله عج الله تعالي فرجه الشريف هر سال در موسم حج به‏ ويژه در عرفات و منا حضور دارد. چنان‏كه امام‏ صادق عليه السلام فرمود: «يَفْقِدُ النّاسُ إمامَهُمْ؛ يَشْهَدُ الْمَوسِمَ فَيَراهُمْ وَلايَرَوْنَهُ».
همچنين نايب خاص امام‏ زمان (عج) محمدبن عثمان عَمْرى مى‏ گويد: «والله إن صاحب هذا الأمر ليحضر الموسم كل سنه، يرى الناس ويعرفهم ويرونه ولا يعرفونه». بسيارى از تربيت‏ يافتگان و شاگردان خاص آن حضرت نيز در ميان حج‏ گزاران حضور دارند و به مدد عنايت خاص حضرتش از ملكوت افراد آگاهى مى‏ يابند.
نكته درخور ذكر اينكه، چنين نيست كه حلّ مشكلات حج‏ گزاران و هر عمل خارق عادت و كرامتى كه در ايام حج و در سرزمين منا و عرفات روى دهد، مستقيماً به دست مبارك امام‏ زمان عليه السلام انجام گيرد. ممكن است ناآشنا يا سالمندى راه چادر خود را گم كند يا در بين راه بدون زاد و راحله بماند و وليّى از اولياى الهى كه تربيت شده مكتب ولايت حضرت ولىّ‏ عصر (ارواحنا فداه) است او را راهنمايى كند.
تشرّف مستقيم و بى‏ واسطه به محضر نورانى امام‏ زمان (ارواحنا فداه) لياقت و شايستگى‏ هاى ويژه‏ اى مى‏ طلبد. از اين‏ رو تنها اوحَدى از موحّدان توفيق مى‏ يابند كه وجود مبارك آن حضرت شخصاً به بالين او بيايد. البته عنايت ايشان اوليا و صالحان و شهيدانى را كه خود تربيت كرده شامل است و آنان به دستور آن حضرت مشكلات ديگران را حلّ مى‏ كنند.
۲۰. پيشينه تاريخى عرفات‏
بر اساس گزارش تاريخ، پيشينه اين نام و اين سرزمين، به زمان حضرت آدم عليه السلام مى‏ رسد، آن گاه كه او و همسرش حوّا از بهشت رانده شده و پس از مدّتى يكديگر را در اين سرزمين يافتند و از همين رو، برخى اين ديدار را علّت نامگذارى اين نقطه از زمين، به «عرفات» دانسته‏ اند. از آن پس و بدنبال تشريع حج، وقوف در عرفات بعنوان امرى واجب مطرح شد. ليكن شهرت اين سرزمين، از زمان حضرت ابراهيم عليه السلام به بعد است.
تا قبل از پيدايش زمزم، به دليل وجود چاه‏ هاى آب در اطراف عرفات برخى قبايل، چون جرهميان، اين منطقه را بعنوان محلّ سكونت خود برگزيده بودند.
مرحوم مجلسى- قدس سره- نوشته است: «… جرهميان تا قبل از پيدايش زمزم در عرفات و ذى‏ المجاز سكونت داشتند، پس از آن كه، بواسطه پرواز مرغان، از وجود آب در مكه آگاه شدند، رفته رفته به مكه آمده، و كنار زمزم را براى سكونت خود برگزيدند. ليكن با پر شدن چاه زمزم به وسيله جرهميان و كمبود آب در مكّه و وجود منابع آب در اطراف عرفات، و هموار بودن زمين در اين منطقه، بار ديگر گروهى از مردم، به اين سرزمين آمده، به ايجاد نخلستان و كشت و زرع پرداختند. برخى در آنجا ساكن شده، و برخى ديگر نيز به صورت فصلى و مقطعى به اين مكان مى‏ آمدند. مدّتى بعد، آب چاه‏هاى موجود در عرفات را به مكّه منتقل و مردم از آن بهره مى‏ گرفتند.
ازرقى به نقل از ابن عباس مى‏نويسد: چون قريش در سرزمين مكه ساكن شدند و جمعيت آنان زياد شد، كمىِ آب براى آنان مشكل ايجاد كرد، در نتيجه، در مكه چاههايى حفر شد، مُرَّة بن كعب بن لؤى، چاهى به نام رُمْ حفر كرد كه محل آن در وادى عُرَنه و نزديك عرفات قرار داشت. همچنين چاه «روا» در بيرون مكه و در صحراهاى كنار عرفات قرار داشته است، اعراب هم در آن روزگار اطراف مكه ساكن بوده ‏اند.
بشارى در گزارش خود از عرفات مى‏ نويسد: «عرفات روستايى است كه در آن كشتزارها و سبزه‏ زارها و مزارع خربزه وجود دارد و مردم مكه در آنجا خانه‏ هاى زيبايى دارند كه روز عرفه در آن فرود مى‏ آيند.»
البته ياقوت حموى مكان اين روستا را در فاصله دو مايلى، از موقف كنونى، مى ‏داند. آنچه مسلم است اين است كه در اين منطقه اشخاصى سكونت داشته و بدين جهت آنان را عَرَفى مى‏ ناميده ‏اند. زَنفَل بن شداد عَرَفى از جمله اين كسان است. عاص بن وائل نيز در اين منطقه خانه داشته.
اينك از خانه ‏ها و مزارع در عرفات، هيچگونه اثرى باقى نمانده است. ليكن در چند سال گذشته دولت عربستان، درختان زيادى در عرفات كاشته، كه با رشد آنها، همه ساله بر زيبايى اين سرزمين افزوده مى‏ شود، در طول سال نيز اهالى مكه بعنوان تفريح به آنجا آمده، از سايه درختان و منظره زيباى آن بهره مى‏ گيرند.
۲۱. آب در عرفات‏
با ظهور اسلام در جزيرةالعرب، و گرايش روز افزون مردم به اسلام، رفته رفته بر طرفداران و پيروان رسول خدا صلى الله عليه و آله افزوده شد و همه ساله در موسم حج، تعداد زيادى از حاجيان، براى انجام مناسك حج به سرزمين عرفات آمده، در آنجا وقوف مى‏ كردند. از آنجا كه يكى از نيازهاى اساسى مردم در عرفات، آب بود، حوضچه ‏ها و استخرهايى در نزديكى جبل‏ الرحمه احداث نمودند تا حاجيان به هنگام وقوف در عرفات از آن‏ها استفاده كنند.
مورخان نوشته‏ اند: مردم مكه در گذشته، از آب چاههاى داخل شهر مكه و خارج آن مى‏ آشاميدند ولى‏ وقتى خلافت به معاوية بن ابى‏ سفيان رسيد حدود ده رشته قنات آب به سوى مكه جارى ساخت. بدين منوال بود تا اين كه در اواخر دوران بنى اميه، وقتى عبدالله بن عامر، حج خانه كعبه گزارد، دستور داد آب تمام چشمه ‏هاى مكه را در يك مجراى واحد جارى سازند و آن را در ميدان «صحراى» عرفات به نام چشمه عرفه ظاهر ساختند. بعدها در دوران خلفاى عباسى و حكام مقتدر ديگر، آب چشمه عرفه را از طريق مجارى متعددى به مكه روان ساختند.
چشمه عرفه به هنگام خلافت متوكل عباسى خراب شد و اين خليفه صد هزار دينار به مكه فرستاد و آن را تعمير و آبش را به مكه جارى ساخت، سپس در سال ۲۴۱ هجرى بر اثر زلزله‏ اى چشمه عرفه ويران شد و معلوم نيست در چه تاريخى آن را مجدداً تعمير كرده ‏اند. باز در حدود ۵۰۰ هجرى چشمه مزبور به علت خرابى، اصلاح و تعمير گرديد. در لوح ه‏اى كه در طرف راست كوه جبل ‏الرحمه يافت شده، نام اصلاح كنندگان چشمه عرفه و ديگر مجارى آبهاى مكه ذكر گرديده است.
باز لوحه ديگرى در همان كوه (رحمت) پيدا شده كه تعمير چشمه ‏ها و مجارى آب مكه را به ابوالعباس احمد الناصر لدين الله در سال ۵۸۴ هجرى نسبت داده است.
و لوحه چهارمى هم در آنجا ديده شد كه مستنصر عباسى چشمه عرفات را به سالهاى ۶۲۵ ه. ۶۲۷ ه. و ۶۳۳ ه. تعمير نموده است.
فاكهى براى عبدالله بن عامر بن كريز، در عرفات تعداد هفت حوض ذكر كرده، وابراهيم‏ رفعت پاشا آن را هشت حوض دانسته است. برخى علاوه بر آشاميدن از آن حوضچه‏ ها، غسل نيز مى‏ كردند. يزيد بن ابى ‏زياد گفته، روز عرفه مجاهد را ديدم، در حالى كه مُحرِم بود، با استفاده از برخى حوضچه‏ هاى عرفات غسل مى‏ كرد. در ناحيه جنوب شرقى مسجد نمره نيز ديواره ايى بوده كه آثار آن تا اين اواخر باقى بود و در حقيقت حدّ جنوبى موقف عرفه به حساب مى‏ آمده است. همچنين بازارى در جنوب جبل ‏الرحمه بوده كه تا سالهايى، نه چندان دور، وجود داشته و ابراهيم رفعت پاشا در مرآة الحرمين تصاويرى از آن را آورده است.
۲۲. عرفات در حال حاضر
امروزه براى راحتى و آسايش حجاج و تسهيل امور مربوط به وقوف در عرفات، كارهاى چشم‏گيرى انجام گرفته است. خيابان‏هاى وسيع، جاده‏ هاى پهن با چندين باند، پل‏هاى هوايى روگذر و زيرگذر در مسير عرفات، مشعر، كاشت يكصد هزار درخت براى تلطيف هوا و ايجاد سايه و نيز استفاده از پمپ‏هاى قوى براى پخش قطرات آب در فضا و خنك كردن هوا، ايجاد مراكز بزرگ درمانى، خدماتى و همه اين‏ها، بيابان خشك و سوزان عرفات، كه فلسفه اصلى وقوف در آن يادآورى گرما و سرگردانى در روز قيامت است را به سرزمينى نسبتاً مطلوب مبدل ساخته است و كسى از وقوف در آن چندان احساس سختى و ناراحتى نمى‏كند! .
۲۳. خدمات ايرانيان به حجاج در عرفات
۲۳. ۱. وقف املاك در عرفات‏
خدمت ارزنده اي كه ايرانيان به ميهمانان خدا و زائران بيت‏ الله ‏الحرام كرده‏ اند، وقف حدود پنجاه مورد ملك در عرفات است كه توسّط عبدالسلام بن ابى المعالى كازرونى انجام پذيرفت.
۲۳. ۲. آبرسانى به صحراى عرفات‏
از كارهاى عظيمى كه محمد بن على اصفهانى در مكه مكرمه انجام داد اين بود كه جهت رفاه حال زائران خانه خدا، آب را به عرفات رساند.
تقى ‏الدين مكى در شرح حال محمد بن على اصفهانى مى‏ نويسد: «آب را به عرفات برد. . در حالى كه اهل مكه همه سال مخارج زيادى را براى رساندن آب به عرفات متحمل مى ‏شدند.»
۲۴. منابع جهت مطالعه بيشتر:
- حج و عمره در قرآن و حديث
- آثار اسلامي مكه و مدينه
- تاريخ و آثار اسلامي مكه و مدينه
- فرازهايي از تاريخ اسلام
- سرزمين يادها و نشانه‏ ها
- چهار صد و شصت نكته نورانى درباره حج
- جرعه‏اى از صهباى حج،
- شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام‏
- التاريخ القويم لمكة و بيت الله الكريم يا ترجمه فارسي آن با نام كعبه و مسجد الحرام در گذر تاريخ

دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش ساری ، مجری فعالیتهای زیارتی به :

عمره مفرده ، عتبات عالیات عراق ( نجف اشرف ، کربلای معلی ، کاظمین و سامراء ) بارعایت قوانین و مقررات سازمان حج وزیارت

نشانی : بلوارکشاورز ، نرسیده به مهدشت ، روبروی پمپ بنزین کوچک پور - 09112556848

+ نوشته شده در  جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۱۶ساعت 11:1  توسط علی اصغرباقری  | 

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ اْلإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّكَ اْلأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ اْلإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ.
«بخوان به نام پروردگارى كه انسان را از نطفه بسته آفريد، بخوان و پروردگار تو كريم ‏تر است كه به قلم آموخت و به انسان آنچه نمى‏ دانست آموخت.»
۱. فضيلت
كوه نور، مَهبط جبرئيل امين عليه السلام و محل نزول وحى است. در شب بيست و هفتم ماه رجب، سال ۴۰ عام‏ الفيل (۶۱۰ ميلادى) جبرئيل عليه السلام بر قلّه اين كوه بر پيامبر صلى الله عليه و آله ظاهر شد و با ابلاغ سوره علق، آغاز رسالت آن پيامبر عظيم ‏الشأن و بهترين خلق خداوند تبارك و تعالى را اعلان كرد.
۲. موقعيت
كوه نور، كه در چهار كيلومترى شمال شرقى شهر مكّه و كنار راه «منا» به «عرفات» بوده، اكنون به علّت گسترش مكه، در داخل شهر قرار گرفته است.
۳. ويژگي‌ها

ارتفاع آن از دريا ۶۲۱ و از سطح دامنه ۲۸۱ متر است. شكل آن مخروطى و مستقل از ديگر كوه‏ها است.
۴. نام‌هاي ديگر اين كوه
اين كوه در تورات، «جبل فاران» و در قديم به نام «ثبير اعرج» شناخته مى‏ شد، بعدها جبل حراء و اكنون نيز اهل مكه آن را جبل‏ النور مى ‏نامند.
۵. غار حراء
غار حِرا در بالاترين نقطه اين كوه واقع شده و آن را به عنوان يكى از كوه‏هاى بسيار مهم و با فضيلت مكّه تبديل كرده است.
۵. ۱. ويژگي‌هاي غار
ارتفاع دهانه غار حِرا ۲ متر، عرض آن حدود ۲۰/ ۱ متر و طولش نيز حدود ۲ متر است. از عجايب اين غار آن‏كه انتهاى آن كاملًا به سوى مسجدالحرام است و در دهانه آن مى ‏توان به سمت بيت ‏المقدس نماز خواند. داخل آن از هنگام طلوع تا غروب آفتاب روشن و علاوه بر اين، گرماى سوزان را به درون آن راهى نيست؛ لذا معتكف در اين غار، احساس گرما و ناراحتى نمى ‏كند. در هر حال چنانكه بعضى گفته ‏اند، غار حِرا از چند سال قبل از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله محل اعتكاف، عبادت، شب زنده ‏دارى و تهجّد آن حضرت بوده است.
۵. ۲. پيامبر در غار حراء
رسول اللَّه صلى الله عليه و آله تمام مدت ماه مبارك رمضان و چندين شب از ماه‏هاى ديگر را در اين غار به اعتكاف و عبادت مشغول مى‏ شدند. به علت حضور پيامبر صلى الله عليه و آله و يا جبرئيل در اين مكان، از انتهاى غار و ديواره‏‌ها بوى بسيار خوشى به مشام مى‏ رسد كه اين بوى خوش در دو مكان ديگر هم استشمام مى‏ شود؛ يكى در محراب مسجد فتح در مدينه و محل غزوه خندق و ديگر در شكافى كه پيامبر صلى الله عليه و آله را در روز احد در آن مخفى و پرستارى كردند؛ كه به نظر مى‏رسد رائحة النبى باشد و اين بو را بسيارى از زائران در طى سال‏هاى متمادى استشمام كرده ‏اند.
۵. ۳. همراهان پيامبر در غار
• در ايام اعتكاف، همسر فداكار ايشان، حضرت خديجه عليهاالسلام مونس و غم‏خوار پيامبر صلى الله عليه و آله بوده و از صخره ‏هاى صعب و دشوار اين كوه بالا رفته و براى آن حضرت آب و غذا مى‏ برده است. با توجه به فاصله طولانى راه غار و سختى و صعوبت آن، ميزان فداكارى و شهامت آن بانوى بزرگوار و ايثار او در راه خداوند آشكار مى‏ گردد.
• روزى جبرئيل عليه السلام، پيامبر صلى الله عليه و آله را از نوع غذايى كه خديجه عليهاالسلام براى او مى‏ آورد خبر داد و از او خواست سلام خداوند را به خديجه عليهاالسلام برساند.
• امام على عليه السلام از كسانى است كه شاهد اعتكاف پيامبرصلى الله عليه و آله در اين غار بوده است. ايشان در كودكى دست در دستان مبارك پيامبرصلى الله عليه و آله، به دامنه اين كوه مى ‏رفته است.
۶. منابع جهت مطالعه بيشتر:
- آثار اسلامي مكه و مكدينه
- تاريخ و آثار اسلامي مكه و مدينه
- شفاءالغرام

دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش ساری ، مجری فعالیتهای زیارتی به :

عمره مفرده ، عتبات عالیات عراق ( نجف اشرف ، کربلای معلی ، کاظمین و سامراء ) بارعایت قوانین و مقررات سازمان حج وزیارت

نشانی : بلوارکشاورز ، نرسیده به مهدشت ، روبروی پمپ بنزین کوچک پور - 09112556848

+ نوشته شده در  جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۱۶ساعت 10:56  توسط علی اصغرباقری  | 

۱. موقعيت
مسجد جنّ‏ از مساجد كهن و شناخته شده مكه است. اين مسجد در پايين كوه حَجون، به سمت حرم و كمي بعد از قبرستان ابوطالب واقع است. خيابان كوچكى در كنار و غرب اين مسجد با نام «شارع مسجد الجن» وجود دارد كه هنوز تابلوى قديمى آن بر ديوار نصب است. شرق آن نيز خيابان مسجدالحرام است و مسجد جن‏ تقريباً در محلّ تلاقى اين دو خيابان واقع شده است. در بازسازى جديد مساحت آن به ۶۰۰ متر مربع رسيده است. بناى مسجد محكم است و مناره‏اى در ركن شمال شرقى دارد.
۲. وجه تسميه
• آن حضرت در حال بازگشت از طائف پس از طى مسيرى طولانى، با قلبى شكسته و نا اميد در جاى اين مسجد، كه به «نخله» معروف بود، كنار نخل خرمايى نشست و نيمه شب به عبادت و تلاوت قرآن پرداخت. در اين حال، هفت نفر از جنيان با شنيدن صداى قرآن متوقف شده و آيات الهى را به گوش ساير جنيان رسانيدند؛ پيامبر صلى الله عليه و آله پس از آن نيز چندين بار همراه «عبداللَّه بن مسعود» به اين مكان مى‏ آمد و آيات قرآن را بر جنيان مى‏ خواند. در يكى از شب‏ها سوره جن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و خداوند آن حضرت را از اسلام جنيان خبر داد.
• خداوند متعال آيات سوره جن را در اين مكان بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل كرد.
۳. در تاريخ
از تاريخ بناى اوليه اين مسجد اطلاعى در دست نيست، اما مى‏ دانيم كه مسجد در قرن دوم و پس از آن سرِ پا بوده، و به همين نام شناخته مى‏ شده و مورّخان در طول قرون مختلف از آن ياد كرده‏ اند. اين مسجد در سال ۱۱۱۲ در حالى كه به دليل سيل‏ هاى مكرر از ميان رفته بود، بازسازى و ساخته شد. در اين بازسازى محراب مسجد قديم را از زير خاك بيرون آوردند. مسجد قبّه‏ اى هم داشته كه به نوشته غازى در سال ۱۳۴۳ ق منهدم شده است.
۴. نام‌هاي ديگر اين مسجد و وجه تسميه آنها
• از نامهاى ديگر اين مسجد، «مسجد الحَرَس» است. اين نام به نقل از ازرقى است و از آن بابت است كه محافظان شهر مكه كه در شهر گشت شبانه داشتند، به اين نقطه ‏آمده و در آنجا با چهره‏ هاى شناخته شده و برگزيده قبايل‏ و حُرّاس ديگر از شِعْب عامر و ثَنيّة المَدَنييّن ديدار مى‏ كردند.
• برخى ناميده شدن آن را به «مسجدالبيعه» به دليل بيعت جن با آن حضرت دانسته‏ اند.
۵. منابع جهت مطالعه بيشتر:
- آثار اسلامي مكه و مكدينه
- تاريخ و آثار اسلامي مكه و مدينه

دفترخدمات زیارتی کوثرآفرینش ساری ، مجری فعالیتهای زیارتی به :

عمره مفرده ، عتبات عالیات عراق ( نجف اشرف ، کربلای معلی ، کاظمین و سامراء ) بارعایت قوانین و مقررات سازمان حج وزیارت

نشانی : بلوارکشاورز ، نرسیده به مهدشت ، روبروی پمپ بنزین کوچک پور - 09112556848

+ نوشته شده در  جمعه ۱۴۰۳/۰۹/۱۶ساعت 10:53  توسط علی اصغرباقری  | 

مطالب قدیمی‌تر